«اعتماد سیاسی» به رابطة دولت و مردم میپردازد. در ایران، اعتماد سیاسی از اوایل انقلاب تاکنون سیر نزولی داشته است. این مقاله معتقد است: در فقه سیاسی، قواعدی وجود دارد که میتوان از دل آنها راهکارهایی را برای افزایش اعتماد سیاسی استخراج کرد که عبارتند از: مساوات، شورا، عدالت، حفظ نظام، تألیف قلوب، تعاون، وفای به عقود، احسان و درء. عوامل مؤثر بر افزایش اعتماد سیاسی به دو دستة «اعتماد مرتبط با دولت» و «اعتماد مرتبط با مردم و جامعه» تقسیم میشود. در دستة اول، راهبردهایی ارائه شده که مخاطب آن نظام سیاسی و مسئولان آن است که عبارتند از: ارتباط مسئولان با مردم، ارائة خدمات رفاهی، تخفیف مشقّات زندگی مردم، وادار نکردن مردم به آنچه بر عهدة آنان نیست، پرهیز از وعدههای دروغین به مردم، برطرف کردن سوءظن مردم نسبت به عملکرد حاکمان، استقرار عدالت در میان مردم و شایستهسالاری. در بخش اعتماد سیاسی شهروندان، دو دسته راهبرد ایجابی و سلبی پیشنهاد شده که راهبردهای ایجابی عبارتند از: امر به معروف و نهی از منکر، برادری، امانتداری و وفای به عهد. راهبردهای سلبی هم عبارتند از: پرهیز از دروغ، کینهورزی، نیرنگ، سخنچینی، غیبت، و غش با مسلمانان.
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
رئیس اداره مطالعات سیاسی و بصیرتافزایی حوزههای علمیه خواهران کشور فارغ التحصیل دکتری علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع)