این مقاله با مشارکت محمدجواد صالحی و مرتضی سلطانی نوشته شده است. محیط پرتلاطم فرهنگی، سازمانهای وظیفه محور این عرصه را به تغییر آهنگ به سمت رویکرد "مساله محوری" واداشته است. بررسی اینکه در جامعه امروز چه فهرستی از مسائل اساسی فرهنگی وجود دارد و تشخیص اینکه مزیت نسبی هر سازمان فرهنگی در کجاست و چه بخشی از این مسائل را باید عهده دار شود، مساله محوری نامیده می شود. آنچه که در این رویکرد اهمیت ویژهای مییابد شناسایی و بکارگیری استعدادها بعنوان سرمایه های انسانی ویژه در ﻣﺸﺎﻏﻞ ﮐﻠﯿﺪی سازمان است که دقیقا محل تمرکز مدیریت استعداد است. براین اساس باید مشاغل کلیدی سازمان شناسایی شده و تحت پوشش برنامه های مدیریت استعداد قرار گیرند. در این تحقیق، راهبرد مدیریت استعداد، بهمنزله اقدامها و فرایندهایی است که دربرگیرنده تعریف متناوب مشاغل کلیدی و راهبردی، تدوین نوعی مخزن استعداد جامع از شاغلان با قابلیتها، توانمندیها و عملکرد بالا برای پرکردن مشاغل مذکور و تدوین نوعی «معماری متمایز منابع انسانی» برای تسهیل روند پرکردن پستها و مشاغل کلیدی با شاغلان کلیدی است. هدف این پژوهش، تعیین و رتبه بندی مولفههای موثر بر جایگاه یابی استعدادها در ساختار یک سازمان فرهنگی می باشد. تحقیق حاضر به روش کیفی اقدامپژوهی، طی بازه دو سال صورت گرفته است. رتبه بندی و وزن دهی مولفه ها با تکنیک تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. براین اساس ده مولفه (ارشدیت، نقشآفرینی موثر در تحقق اهداف، توان راهبری، توان اخلالگری، صلاحیت تخصصی منحصربفرد، افقگشایی، ارزشآفرینی علمی، برنامهای بودن، مجاورت با مرکز قدرت، تعاملمحوری) به ترتیب اولویت، موثر بر جایگاهیابی استعدادها در سازمان فرهنگی مورد مطالعه شناخته شدهاند.
مدیرکل برنامه، بودجه و ارزیابی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علیمه قم