به سقط جنین از منظرهای گوناگونی از جمله فقهی ، حقـوقی و اخلاقـی مـی تـوان نگریست . در این مقاله به مسئله سقط جنـین از منظـر الاهیـات اخلاقـی پرداختـه می شود. کانون اصلی بحث در مسئله سقط جنین و درستی یا نادرستی آن به لحاظ اخلاقی این است که آیا جنین ، انسان یا شخص به شمار می آید یا نه ؟ چراکه میان مخالفان و موافقان سقط جنین اختلافی در این نیست که کشتن انسـانی بـالغ بـه لحاظ اخلاقی نادرست است ، اما اینکه آیا جنـین یـا نـوزاد تـازه متولـد نشـده نیـز مشمول این حکم اخلاقی می شود یا نه به اعتقاد برخی بستگی به این دارد که آیـا جنین شخص به شمار می آید یا نه . اما به دلیل ابهامی کـه در واژه شـخص وجـود دارد و به همین دلیل اختلافات بسیاری درباره آن به وجود آمـده اسـت نمـی تـوان حکم اخلاقی سقط جنین را دایر مدار آن قرار داد، بلکه باید محور بحث اولا، انسان بودن یا نبودن جنین باشد. در خصوص اینکه آیا جنین انسان هسـت یـا نـه و اگـر بلی ، از چه زمانی انسان می شود، از لحظه لقاح یا در زمانی پس از لقاح ، دیدگاه های متفاوتی ، چه به لحاظ فلسفی و چه به لحاظ الاهیاتی ، مطرح شـده اسـت . در ایـن مقاله با توجه به الاهیات قرآنی این بحث پی گرفته می شود؛ و ثانیا بر فرض انسان نبودن جنین حکم اخلاقی سقط کردن آن چه می شود. گرچه در این مقاله اشـاراتی به آن شده است ولی مستقیما به آن نمی پردازیم .
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی