"طرح مدینه غیرفاضله «مبدله» که در حقیقت، شکل زوال یافته حکومت فاضله است، بیانگر این حقیقت است که اولا، فاضله، وصف واقعی است و ثانیا، حتی حکومت فاضله رئیس اول هم در معرض دگرگونی است؛ هر چند رئیس اول آن با وحی در ارتباط باشد؛ زیرا زوال دولت از نظر فارابی، تنها از ناحیه حاکم جامعه نیست؛ بلکه استحاله ارزشهای فاضله و از بین رفتن افعال فضیلت،محور و تعاون همگانی در نیل به سعادت و همچنین عوامل طبیعی و خارجی همانند سلطه بیگانگان، همه در فروپاشی دولت مؤثر هستند؛ همانطوری که «معلمالکل» امام علی علیهالسلام ،اولین «رئیس مماثل» در دولت فاضله فارابی فرمود: «الدولة کما تقبل تدبر؛(۱) دولت همانطوری که به وجود میآید، از بین میرود». او به تناسب جوامع و مقتضیات زمان، پنج نوع رهبری را مطرح کرده است و در همه سطوح آن بر روی شرایط اصرار میورزد و در نهایت معتقد است که اگر رهبر یافت نشود، جامعه بدون رهبری رها میشود تا از بین برود: فمتی اتفق فی وقت ما أن لم تکن الحکمة جزء الرئاسة و کانت فیها سائر الشرائط بقیت المدینة الفاضلة بلاملک و کان الرئیس القائم بأمر هذه المدینة لیس بملک و کانت المدینة تعرض للهلاک فإن لم یتفق أن یوجد حکیم تضاف الحکمة إلیه لم تلبث المدینة بعد مدة أن تهلک؛(۱۷) هر گاه اتفاق افتد که شرط حکمت از شرایط ریاست حذف شود، اگر چه سایر شرایط موجود باشد، مدینه فاضله بدون پادشاه و رهبری فاضله میماند و رهبری که به تدبیر آن قیام میکند، نمیتواند پادشاه فاضل باشد، لذا مدینه در معرض فروپاشی قرار میگیرد و اگر رهبری حکیم یافت نشود، طولی نخواهد کشید که دولت آن به زوال میرسد."