این مقاله مروری است بر کتاب درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی نوشته حسین صافی پیرلوجه. کتاب با نقد ساختگرایی سوسوری و نگاههای ذاتگرایانه و جوهرگرایانه به معنا که رویکردی بسیار شایع در ایران نسبت به فهم تن است شروع میشود. این نوع نگاه بهخصوص در نقد ادبی و نقد داستان در ایران بسیار رایج است. صافی بهتدریج روی روایتپژوهی متمرکز میشود و به نقد برداشت سنتی به مفهوم ادبیت میپردازد. سپس بهتفصیل ساختارشناسی روایت در سطح داستان و گفتمان را با استفاده از نظریات روایتشناسان مطرح تشریح میکند. درنهایت با رجوع به نظریات بارت و انواع رمزگان فرهنگی نشان میدهد که چگونه این رمزگانها خوانش را محدود و مقید به بافت فرهنگی و اجتماعی میکنند. این کتاب بهخوبی نظریات روایتشناسی را با اشارات مکرر و کافی به قطعات داستانی و ادبی فارسی میشکافد و در این راه دست به معادلسازیهایی پسندیده برای برخی اصطلاحات تخصصی این حوزه میزند. اما درعینحال، صافی از نثری سنگین و پیچیده در نگارش بهره میگیرد که حتی برخی خوانندگان متخصص و نیمه ـ متخصص این حوزه را نیز با دشواری مواجه میکند. عنوان کتاب نیز نامتناسب با محتوا برگزیده شدهاست و اثری از تحلیل گفتمان انتقادی در کتاب دیده نمیشود.
دانشیار گروه زبان انگلیسی، دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام