براساس اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، از یکسو ماهیت، انتزاع ذهن از تعین هستی اشیاء خارجی بوده و برگرفته از سقف وجودهای خارجی است. و از سوی دیگر بین اندیشمندان اختلاف است که آیا ماهیت تحقق خارجی دارد ـ اگرچه بهنحو تبعیت از وجود باشد نه بهنحو اصالت ـ یا هیچ نحو تحققی ندارد؟ بنا بر نظر برخی از اندیشمندان، ماهیت هیچ نحو تحقق خارجی نداشته و تنها در ذهن موجود است. موطن خارج نیز تنها موطن وجود است، ولی ماهیت بهنحو حقیقت بر وجود خارجی صادق بوده و حاکی از آن است، نه بهنحو مجاز. لذا خودبهخود این سؤال مطرح میشود که چگونه چیزی که هیچ نحو تحققی در خارج ندارد و فقط ذهنی است، حاکی از خارج است؛ زیرا دو چیز هستند که بیارتباط با هم بوده و هر یک موطن جدایی از دیگری دارد (نه این، آن است و نه آن، این) و این مستلزم حکایت بدون محکی است که محال است. در این مقاله سعی میشود مسأله با روش تبیین و تحلیل مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه بحث نیز این است که مطابقت بین ذهن و خارج، تطابق ماهوی نیست، بلکه مطابقت وجودی است. یعنی حکایت بین دو وجود تحقق دارد. اما نه از قبیل حکایت وجود خاص با وجود خاص دیگر، بلکه مطابقت بین وجود برتر و وجود فروتر.
استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام