میرداماد را میتوان به عنوان حلقة وصل سیر مباحث منطقی و گذر از منطق مشایی به صدرایی به شمار آورد. او علاوه بر توضیح و تحلیل دقیق برخی از مباحث مطرح شده توسط منطقدانان پیش از خود، ملاحظاتی نیز در زمینة بحثهای منطقی دارد که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد. مانند: ۱٫ تبیین دقیق موضوع منطق و تفکیک بین معقولات ثانیة منطقی و فلسفی. از نظر میرداماد عروض معقولات ثانیة منطقی بر معقولات اولی به حسب وجود ذهنی است در حالیکه عروض معقولات ثانیة فلسفی به حسب وجود خارجی یا اعم است. ۲٫ تقسیم مطلب هلی بسیط حقیقی و مشهوری و بیان این که هل بسیط حقیقی، سؤال از خود شیء است به حسب حقیقت آن در ذاتش و تقرر ماهیتش و این که این مرتبة تقرر ماهوی طبق اصالت ماهیت، بر مرتبة وجود آن شیء تقدم دارد. ۳٫ وجود رابطی دو اصطلاح دارد، یکی از دو معنا محمول واقع میشود و دیگری وجود رابط است که بین موضوع و محمول قضایا قرار دارد و مقابل وجود فینفسه است؛ این معنا از وجود رابطی، وجود فیغیره است و از آن به معنای حرفی یاد میشود. ۴٫ تبیین معنای اعم بودن موضوع سالبه از موجبه و دفع پارادوکس مطرح شده در رابطه با این اعم بودن، با توجه به اعتباری بودن شمول و اعم بودن موضوع سالبه از موجبه. ۵٫ جریان برهان لمّ و انّ در قیاسهای استثنایی، همانند قیاسهای اقترانیه با توجه به این که مستثنی در آن به منزلة حد وسط در حملیه است.
مدیر کل سازمان تبلیغات اسلامی استان زنجان